برای هزارپا
خلاصه داستان:
رضا ( رضا عطاران ) یک پای خود را از دست داده است. او با دوستش که جواد عزتی نقش آن را بازی میکند با دزدی روزگار میگذرانند. رضا بطور اتفاقی متوجه می شود یک دختر ثروتمند ( سارا بهرامی ) نذر کرده که با یک جانباز ازدواج کند و...
نظر شخصی:
خیلی سال است که حداقل در سینمای خودمان خیلی ها فقط و فقط برای گیشه به سراغ طنز میروند. البته این رویه چند سالی است شامل حال بقیه ژانرها هم شده است. اما هزارپا به خوبی روی ین رویه را سفید کرد!
استفاده بیش از حد از ادویه این سالهای سینما و تئاتر ایران، یعنی شوخیهای جنسی تنها چیزی است که مخاطب بعد از تماشای این فیلم در ذهنش باقی می ماند. شوخیهایی که همه و همه مربوط به دهه 90 هستند و 30 سال به عقب برگشته اند تا ما آنها را از زبان دهه شصتیها بشنویم. شگردی که در کنار بقیه شگردها قدرت خودش برای تغییر ذائقه فیلمی مردم را به رخ میکشد. تغییر ذائقه ای که سالها و از دهه هفتاد شروع شد و به اینجا رسیده که فیلمهایی امثال هزارپا و نهنگ عنبر پر فروش میشوند. آیا راهی برای بازگرداندن ذائقه مردم وجود دارد؟! واقعا سوال سختی است.
داستان هزارپا در دهه 60 میگذرد اما ما فقط یک پیکان جوانان و ظاهر بازیگران از دهه شصت می بینیم. ظاهرا داوودی تمام انرژی خود را برای درست ادا کردن آن تیکه های جنسی هدر داده و دیگر رمقی برای نزدیکتر کردن حس و حال به دهه 60 نداشته است.
اگر بخواهیم در یک فرمول کلی از هزارپا بگوییم، فرمول زیر همه چیز را میگوید:
(رضا عطاران، سارا بهرامی، جواد عزتی، مهران احمدی و... )+تیکه های جنسی = هزارپا.