شماره هشت روز خود را چگونه می گذراند؟


.
ساعت 9:
از خواب بلند میشود. آلارم گوشی را قطع کرده و دوباره میخوابد.
.
ساعت 9:02:
بلند شده و آلارم گوشی را قطع کرده و دوباره میخوابد.

.
ساعت 9:08:
بلند شده، وای فای را روشن کرده و صفحات مجازی اش را چک میکند.
.
ساعت 11:08:
در کنار استخر ویلایش مشغول چک کردن اینستاگرام میشود. اینترنت را برای پیدا کردن جمله‌ای که حسش را به اشتراک بگذارد زیر و رو میکند.
.
ساعت 12:28:
جمله مد نظرش که گرگ تیر خورده نفش اول آن است را همراه با عکسی از خودش در اینستاگرامش به اشتراک میگذارد.
.
ساعت 12:29:
کامنتها را می بندد.
.
ساعت12:58:
به دو نفر از رفقای اسطوره اش زنگ میزند تا بیایند و با او باشند.
.
ساعت14:05:
دو اسطوره زنگ در را میزنند. او در را باز نمیکند.
.
ساعت14:08:
دو اسطوره زنگ میزنند. او این بار در را باز میکند.
.
ساعت14:30:
اخبار ورزشی را در تلگرام میخواند. دو اسطوره دیگر در استخر آب بازی میکنند.
.
ساعت14:39:
عکس تاج را میبیند. جو بند بند وجودش را میگیرد.
.
ساعت14:40:
پستی علیه فدراسیون فوتبال میگذارد و در آن از جد و آباد همه یاد می کند.
.
ساعت14:41:
یکی از اسطوره ها به او میگوید که وقت آمدن دستفروشی را دیده که باد اجناسش را به هم ریخته بوده است.
.
ساعت14:42:
دوباره جو بند بند وجودش را فرا می گیرد.
.
ساعت14:43:
دنبال جمله قصار میگردد. از هشتگ #سلبریتی_بیسواد میترسد و سراغ جملات منتصب به کوروش نمیرود.
.
ساعت14:44:
جمله قصاری پیدا نمیکند. پستی میگذارد و به خاطر باد، سر تا پای مملکت را فحش کش می کند. به خودش هم فحش میدهد. به دو اسطوره دیگر هم فحش میدهد. دو اسطوره دیگر گوشی را از او میگیرند و کپشن را اصلاح میکنند.
.
ساعت18:45:
دو اسطوره رفته اند. لیست تیم ملی را در اینستاگرام میبیند.
.
ساعت18:56:
با حال خراب کف حیاط ویلایش نشسته و به دنبال عکس سیدجلال میگردد.
.
ساعت19:00:
نمیتواند صبر کند تا ساعت 19:08 شود. پستی در حمایت از سید میگذارد و سرمربی را "آقا دلاله" می نامد.
.
ساعت2:08 بامداد:
آلارم گوشی را روی ساعت 9، 9:02 و 9:08 میگذارد و میخوابد.