بالا و پایین رفتن شکمم را با بالا و پایین رفتن شکم دایی مقایسه میکنم. خر و پفش جاندار است. من اما با چشمان خیره به سقف، گیر کردهام وسط افکار #کرونا گرفته. شکمهامان هماهنگ بالا و پایین میرود. هنوز تنگی نفس ندارم پس. اما کم کم دارد خشکی گلو، به سردرد و تب اضافه میشود. یاد #مناجات خواجه عبدالله میافتم "هر نفسی که فرو میرود مُمِد..." ممد چیست؟! اصلا این برای خواجه عبدالله بود؟! میخواهم تو گوگل جستوجو کنم اما بیحالم. پیرمردی در گلدان خانه سبز میشود. نمیشناسمش. اگر قرار است بروم آن دنیا مناجات به درد نفسهای آخر میخورد. تو اینترنت اصلش را پیدا میکنم: "هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون بر میآید مفرح ذات." برای #سعدی است اصلا، نه خواجه عبدالله! وای سعدی است پیرمرد درون گلدان. دستم را به زور بلند میکنم؛ برای معذرتخواهی از حضرت سعدی.
مثل ایوان ایلیچ #تولستوی نمیرم؟! صدای باران را کانال کولر به خانه میآورد. چشمم به سقف است که بالای سرم دهان باز میکند. قطرههای باران روی پلکهای بستهام فرود میآیند. پتو را میکشم روی سرم. گلویم کویر شده و کرونا خار آن.
تبم بیشتر شده. باران تب را هم ساکت میکند؟! دکمههای پیراهنم را باز میکنم تا باران بخورد به تنم و بخواباند تبم را. #سقف اندازه قد من باز شده انگار. پایم میخورد به بخاری و شاق صدا میدهد. دایی از خواب میپرد. سقف بسته میشود:
-خوبی؟
-اره
-باران میبارد؟!
-اره
- #پاکدشت و این باران؟!
-شدید است
-بخاری را چرا خاموش کردی؟!
چیزی نمیگویم. میخوابد. سقف دوباره باز میشود. باران همهی تنم را #خیس کرده. دست میگذارم روی پیشانیام. هنوز داغم و گلویم خشک. دهانم را باز میکنم. دو سه قطره میرود و میرسد به #لوزه. اما جواب نیست. یاد قیفهایی که تو روستا میگذاشتیم درِ ۲۰لیتری نفت میافتم. کاش بود. حاج احمد، مسئول پخش #نفت روستا در را باز میکند و یکی برایم میآورد. نفتی است. کرونا را ترجیح میدهم. بلند میشوم. چشمانم سیاهی میروند. از پشت شیشه باران را تماشا میکنم. بطری آب را برمیدارم و سر میکشم. برمیگردم زیر پتو. لباسهایم صد کیلو شدهاند؛ خیسِ خیس.
تیک تاک ساعت انگار به سرم ضربه میزند؛ تاق تاق تاق. سردردم برمیگردد. چشمم به تلویزیون میافتد. خداراشکر سقف بالای سرِ من سوراخ شده نه تلویزیون. روشنش میکنم؛ اذان: "اشهد ان محمد رسول الله" اوه اشهد نگفتهام! باید روبه قبله دراز بکشم. دایی بلند میشود:
-شب شد؟
-اره
-بهتر شدی؟
-خوبم
-برویم دکتر؟
-نه نه! خوبم.
مهدی پیرهادی