قشقرق کده

نوشته هایِ مهدی پیرهادی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مترو» ثبت شده است

خدایا شکرت!

خدایا شکرت!

 

هر چه به رفیقم گفتم توجه نکرد اما من چشم از آن #شارلاتان برنداشتم. رفیقم که رفت پی کاری، زل شدم بهش. دقیقا رو به روی ورودی متروی خیام دیدمش. روی موتورِ کنارِ دکه

۰ نظر
مهدی پیرهادی
اتفاقی نیست

اتفاقی نیست

مجید از قبل قرار رفتن گذاشته بود.

صبح زودتر از من رفت.

محمد زنگ زد، جواب ندادم! چون نمیخواستم در جواب درخواستش نه بگویم.

باید میرفتم سرکار، حرکت کردم

۱ نظر
مهدی پیرهادی